شهرآرانیوز؛ خاندان اهل بیت (ع) در طول تاریخ همواره در معرض تهاجم و تعرض غاصبان خلافت بودند. غاصبان از همان ابتدای شکل گیری خلافت، پایههای کج و ناهمواری بنا نهادند تا با فریب و نفاق و دورویی و صبغه دینی، امامت را محو سازند. اما شیعیان صادق گرد حلقه امامت فراهم آمدند تا در مبارزه حق و باطل، با تمسک به حبل المتین امامت و ستارگان درخشان هدایت به رهبری وارثان حقیقی، جامعه را از کفر و نفاق نجات دهند و حکومت عدل الهی را حاکم سازند.
در دوران حیات سیاسی اقتصادی امام رضا (ع) و خواهر گرامی شان نیز مجموعه حوادث و رویدادها باعث شد که امام رضا (ع) به بهانه ولایتعهدی از سوی مأمون، در دربار عباسیان محدود و محصور شوند و سرانجام، بر اثر کینه خصم دیرینه همچون اجداد مطهرشان، مسموم و شهید شوند.
حضرت معصومه (س)، خواهر بزرگوار امام رضا (ع)، هم به دنبال هجرت امام خویش، خانه و کاشانه را رها کردند و هجرت خویش را از مدینه به ایران آغاز کردند تا آنکه در راه سفر بیمار و در قم دفن شدند. در زمینه هجرت حضرت معصومه (س) علل متفاوتی ذکر شده است که از زوایای گوناگون میتوان آن حرکت را ارزیابی کرد، اما در مجموع، از این مباحث میتوان استنباط کرد که علاقه حضرت معصومه (س) به امام رضا (ع) فراتر از رابطه خواهر و برادری بوده است.
این عشق و علاقه را باید در حق جویی و حق پویی خاندان اهل بیت (ع) جست وجو کرد که همواره به دنبال سرچشمه نور الهی و امامان خویش حرکت میکردند. برای واکاوی بیشتر اوضاع سیاسی و اجتماعی دوران زندگانی حضرت معصومه (س) و علت مهاجرت ایشان به ایران، گفت وگویی با دکتر محمدعلی مهدوی راد، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، داشته ایم که مشروح این گفتگو را در ادامه میخوانید.
یکی از شیوههای اعتراض علویان به حکومت وقت، مهاجرت بود. با روند افزایش اذیت وآزار شیعیان به ویژه خاندان اهل بیت (ع) و فرزندان آن ها، تبلیغات منفی حکومت علیه این خاندان، دستگیری و شکنجه و تبعید و زندانی کردن محبان اهل بیت (ع) و غارت اموال و داراییهای متمولان شیعه، آنان را وادار کرد برای رهایی از وضعیت موجود، از سرزمین مادری خویش هجرت کنند.
علویان و سادات به علت حساسیت حکومت نسبت به آن ها، همواره مورد آزار و اذیت حکومت قرار میگرفتند و در صورت اعتراض، با کوچکترین بهانه و سوءظنی تحت تعقیب واقع میشدند. ازاین رو، شیعیان برای فرار از وضعیت ناهنجار سیاسی و اجتماعی موجود و نبود امنیت جان و مال و ناموس خویش و برای انجام تکالیف و مسئولیت هایشان به مناطق دوردست هجرت میکردند. ایران نیز همواره یکی از مناطق امن برای حضور سادات بود.
مهاجرت علویان به ایران از لحاظ سیاسی اجتماعی و حتی انجام کارهای عمرانی و اتحاد مردم منطقه، تأثیر مهمی داشت؛ زیرا با حضور در میان مردم و حسن معاشرت در رفتار و جلب نظر افکار عمومی و خلق وخوی علوی، در فاصله زمانی کمی، از پایگاه مادی و معنوی در میان مردم برخوردار میشدند و با کسب اعتماد و اطمینان مردم، به تدریج رهبری مردم را در مناطق به دست میگرفتند و با شرکت در مسائل سیاسی اجتماعی و بهره برداری از نفوذ خود در ایجاد تحولات منطقه ای، نقشی مؤثر پیدا میکردند.
مهاجرت سایر علویان به نقاط گوناگون ایران، ازجمله ری، کاشان، قم، گرگان و طبرستان، همه گویای حضور قوی و تأثیرگذار آنها در منطقه بوده است. آنها در امور سیاسی، اجتماعی یا عمرانی به صورت فعال وارد صحنه میشدند. برای مثال، ورود اشعریها در سال ۹۴ قمری به قم و تلاش و کوشش در عمران و آبادانی این شهر تا زمان حضور حضرت معصومه (س) گویای تأثیر مثبت آن هاست.
فشارهای سیاسی و محاصره اقتصادی حکومت نسبت به شیعیان، زنان و مردان هر دو را دربرمی گرفت و گاه آنها را در سختترین اوضاع فقر و محرومیت قرار میداد، به گونهای که گفته میشود در عصر متوکل، «گاه زنان علوی برای نماز، پوشش کافی نداشته و پوششی را چند نفری از یکدیگر قرض میگرفته اند و به ترتیب، نماز را به جای میآوردند». در چنین اوضاع واحوالی، زنان هم پای مردان، ولی با شیوه زنانه، علویان را یاری میکردند و با صبر و شکیبایی، در انتقال پیامها و اطلاعات و اموال شیعیان نقشی مؤثر داشتند.
این امر به ویژه در دوران امام موسی کاظم (ع) بیشتر شد و امام با پوشش تشکیلاتی خویش، از همراهی زنان استقبال کردند و در تشکیلات مخفیانه خویش، نقش مهمی برای زنان قائل بودند؛ زیرا ارتباط زنان با یکدیگر میتوانست راحت و به دور از ظن حکومت صورت گیرد و رفت وآمد آنان حالت طبیعی و صله ارحام داشت. این ارتباط میتوانست در انتقال پیام ها، اطلاعات و اموال میان شیعیان مؤثر باشد.
شاید از همین روی بود که مأمون با ازدواج دخترانش با امام رضا (ع) و امام جواد (ع) سعی کرد با نفوذ به اندرونی خانه امام، جاسوسی حکومت را در همه ابعاد کامل کند و دختران مأمون رفت وآمدهای اندرونی را به اطلاع مأمون میرساندند.
دختران امام موسی کاظم (ع) طبق نقل تاریخ، عموما فقیه، دانشمند، محدث، پاک دامن، پارسا و پرهیزکار بودند و در میان زنان مدینه، به ترویج مباحث علمی و احادیث نبوی اشتغال داشتند.
آنان نیز در دوران حساس و خفقان آور عباسی هر یک بنا به توانایی و تکلیف خویش، مسئولیتهای مهمی ایفا کردند و به تشریح دیدگاه امامت و ولایت و روشن ساختن اذهان زنان پرداختند. نکته جالب توجه این است که دختران امام موسی کاظم (ع) هریک عالمی بودند که با نقل روایات مستند و احادیث معتبر درباره فضایل امام علی (ع) و عاشورا و استمرار ولایت و معرفی امام زمان خویش، ساعی و کوشا بودند.
در میان دختران امام کاظم (ع) حضرت فاطمه معصومه (س) مانند اجداد طاهرشان، با تأسی از حضرت زینب (س) مقابل تهدیدها و فشارهای حکومت ظالم علیه خاندان اهل بیت (ع) علاوه بر فعالیتهای علمی و روایی و بیان احادیث شیعه در زمینه غدیر خم و ولایت و امامت، در حرکتی سیاسی اجتماعی، همراه برادران خویش به عرصه مبارزه وارد شدند و هجرت را به عنوان عامل اعتراض به وضعیت موجود و حکومت وقت برگزیدند.
حضرت معصومه (س) طبق روال هجرت علویان، برای فرار از ظلم و ستم حکومت و نشر و تبلیغ آیین محمدی (ص) و آشکارکردن چهره نفاق دینی عباسیان و مظلومیت خاندان اهل بیت (ع) و روشن ساختن اذهان جامعه نسبت به امامت و ولایت، هجرت را برگزیدند؛ همان گونه که امام رضا (ع) در طول سفر خویش از مدینه به مرو، با بیان سخنان بیدارکننده خویش، اذهان جامعه را نسبت به اهل بیت (ع) و جایگاه آنها و نقش امامت در جامعه مسلمین روشن ساختند، حضرت معصومه (س) نیز همراه برادرانشان برای کسب آزادی و بیان مسائل دینی از فرصت استفاده و با وجود سختی سفر و دوری از وطن و زادگاه خویش و ترک دوستان و یاران، سفر خود را آغاز کردند.
تاریخ نشان داده است که در طول دوران هجرت حضرت معصومه (س) و شهادت امام رضا (ع) و حضور برادران و برادرزادگان ایشان در نقاط گوناگون کشور پهناور اسلامی در سرزمینهای فارس، مصر، ری، قم و خراسان ضمن اعتراض به حکومت غاصب، مردم را همراه خود ساختند و آنان دست به شورش و قیام زدند تا سرانجام، هر یک به نوعی به دست حکومت به شهادت رسیدند. حضرت معصومه (س) طبق رسالت و وظیفه خویش که از آینده آگاهی و اطلاع داشتند، هجرت را آغاز کردند. آن بانوی بزرگ، روحی ملهم و آینده نگر داشتند و باتوجه به آینده قم و محوریتی که بعدها برای این سرزمین پیش میآید، محوریتی که آرامگاه ایشان مرکز آن خواهد بود، بدین دیار روی آوردند.
در روایات و احادیث بسیاری ائمه اطهار (ع) در گذشته، از سرزمین پاک و مطهری به عنوان «عش آل محمد علیهم السلام» خبر داده اند که بانویی از خاندان اهل بیت (ع) با نام ونشان مشخص در آنجا رحلت میکند و محل دفن ایشان محل تجمع عاشقان و شیعیان و محل ترویج و تبلیغ معارف اسلامی خواهد شد. حضرت معصومه (س) با آگاهی و آمادگی از این تقدیر الهی، هجرت خویش را آغاز کردند.
در این هجرت، پیوستن به امام رضا (ع) و دیدار برادر محبوب خویش و تقویت پایگاه شیعیان و ایجاد یک تشکیلات قوی هم میتواند در نظر باشد. حکومت به علت تحمل نکردن علویان و پراکنده کردن آنها به عنوان یک سیاست ثابت، همواره آماده حمله و قلع وقمع شیعیان بود. با حرکت حضرت معصومه (س) و برادرانش از مدینه به ایران، مأموران حکومتی به شکل غیرمستقیم حرکت قافله خاندان اهل بیت (ع) را زیر نظر داشتند تا در فرصت مناسب، با کشتن نوادگان پیامبر، از اتحاد و شکل گیری کانون خطر علیه حکومت جلوگیری کنند.
هجرت حضرت معصومه (س) به قم از ابعاد گوناگون دارای تأثیر بوده است. حضور کریمه اهل بیت در شهر قم عاملی شد که مهاجران علوی و سادات و عاشقان اهل بیت (ع) از نقاط گوناگون جهان و ایران به این شهر روی آورند و به تدریج، باعث جلب و جذب سرمایه و عمرانی و آبادانی آن شد. ایجاد پایگاه علمی و گسترش فقه جعفری و شیعه اثناعشری و ایجاد مراکز و حوزههای علمیه در قم از دیگر ثمرههای وجود آن حضرت است.